>>> چگونه در این بخش فعالیت کنیم ( 13 ) <<<
یک مقاله که حتما" با مقالات دیگه از لحاظ موضوعی فرق اصلی داره.

نوشته اصلی توسط
j-zoroaster
(xi) تفكر انتقادي چيست ؟!
بارها و بارها شده است كه وارد تاپيكهاي مقايسه در موبايلستان شده ايد و شاهد بوده ايد كه تاپيك به كل كل كردن كاربران و طرفداري متعصبانه از يك گوشي و يا براند خاصي بوده و گاه با ناراحتي عده اي از دوستان همراه بوده است.پس آيا بهتر نيست ابتدا اين مقاله را بخوانيم سپس وارد تاپيكهاي بررسي و مقايسه شويم:
[right]
احتمالاً تا حالا با واژه "تفکر انتقادی" برخورد کرده اید، اما براستي معنی آن چیست؟ ممكن است تصور کنيم که به معني ایراد گرفتن و اشکال تراشی از ایده های دیگران باشد اما معنی این اصطلاح این نیست. به طور کلی، تفکر انتقادی ایجاد و پرورش یک فاصله احساسی و عقلانی بین خودتان و ایده ها و نظرات است—چه این نظرات متعلق به خودتان باشد چه دیگران—تابتوانید حقیقت، اعتبار، و معقول بودن مسئله ای را بهتر ارزیابی کنید.
تفکر انتقادی تلاش در جهت ایجاد ارزشیابی هایی منطقی و قابل اطمینان است تا ببینیم که چه چیزی را می توانیم منطقی باور کنیم و چه چیز را نمی توانیم. در تفکر انتقادی از ابزارهای استدلالي استفاده می شود چون در آن ارزش شک گرایی به ساده لوحی یا تعصب، منطق برایمان، علم بر فرضیه و عقلانیت بر خواسته اندیشی نشان داده می شود.
با توضیح برخی از خصوصیات وویژگی های لازم برای منتقدانه فکر کردن، توضیح مفهوم تفکر انتقادی نیز ساده ترخواهد شد.
بی تعصبی
کسی که می خواهد منتقدانه درمورد چیزی مثل سیاست یا مذهب و يا يك تكنولوژي فکر کند بايد از تعصب به دور باشد. برای این منظور باید قبول کند که ممکن است حق با دیگران باشد و خودش اشتباه فکر کند. خیلی وقت هاافراد به بحث و جدل درمورد نظراتشان با دیگران می پردازند و حتی لحظه ای به این فکرنمی کنند که ممکن است خودشان اشتباه کنند.
ما باید قبول کنیم که ممکن است حق به جانب طرف مقابل باشد و آنها باید تلاش کنند که دلیل ادعای خود را ثابت کنند و اگر اینکار رانکردند، می توانیم آن افکار و ادعاها را باطل کرده و حقیقت نپنداریمشان.
تفاوت گذاشتن بین احساس و منطق
حتی اگر دلایل منطقی وتجربی مشخصی برای قبول یک ایده در دست بود، احتمالاً دلایل احساسی و روانشناسی هم برای قبول آن داریم—دلایلی که ممکن است خیلی از آن مطلع نباشیم. در تفکر انتقادی این مسئله اهمیت زیادی دارد که یاد بگیریم بین این دو تفاوت قائل شویم چون احتمال دخالت دومی در اولی بسیار زیاد است(پس بايد تلاش كنيم تا احساس را از منطق جدا كنيم)
گاهي دلایل احساسی ما برای قبول چیزی ممکن است کاملاً قابل درک باشد اما منطق پشت آن باور درست نباشد، دیگر نباید اعتقادمان را منطقی بدانیم. اگر قرار است واقعاً عادلانه به اعتقاداتمان نظر کنیم، آن وقت باید بتوانیم احساساتمان را کنار گذاشته و منطق و استدلال را به تنهایی تعریف کنیم.
بحث کردن از روی علم نه جهالت
ازآنجا که همیشه روی اعتقاداتمان سرمایه گذاری های احساسی و روانشناسی هم می کنیم، عجیب نیست که بدون درنظر گرفتن علم و منطق آن، جلو رفته و از عقایدمان دفاع کنیم. گاهی بعضی افراد با اینکه می دانند چیز زیادی درمورد یک موضوع نمی دانند، به پشتیبانی از آن برمی خیزند.
کسی که قصد تمرین کردن تفکرانتقادی را دارد نباید تصور کند که همه چیز را درمورد یک موضوع می داند. چنین فردیباید حتی به طرف مقابلش در بحث اجازه دهد که نکته جدیدی درمورد آن موضوع به اوبیاموزد.
...
=====================گروه مقاله نويسي موبايلستان;j-zoroaster
در این مقاله سعی شده نکاتی را نویسنده یاد آور بشه که قطعا" می تونه به همه ی ما در بحث کردن کمک کنه ، بحث کردن هایی که شاید توش خیلی نکات آموزنده را میشه پیدا کرد اما به شرط اینکه بحث کنیم نه مجادله !
متاسفانه فرهنگ بحث کردن چند وقتی هست که در سایت ما به کل افت شدیدی داشته و علت را میشه به نظر نویسنده در عدم صبر کافی دونست ، تا یک نفر حرفی خلاف حرف شما می زنه مطمئنا" با فرد مذکور با حالتی موضع گرایانه (!) برخورد میشه.
الا ایحال ، پرداختن به نقاط ضعف و دادن پیشنهاداتی به منظور کاهش مشکلات ناشی شده از جمله مواردی می باشد که قطعا" در گذر رمان نتیجه ی مثبتی را در بر خواهد داشت.
سوژه ی مقاله از تاپیک های معمول سایت خودمون که اکثرا" به دلیل نداشتن حس احترام به نظر دیگران بسته میشه گرفته شده و با مقداری موشکافی در مسئله ریشه های این نوع رفتار را پیدا کرده و پیشنهاداتی در راستای حل این مشکل بیان شده.
راستی ، شما مشکلی نمی بینید که در موردش تامل کنید و بخواید با دوستانتون راجبش بحث کنید ؟